پيامهاي ارسالي
+
سلام دوستان بابا من دکتري قبول شدم يکي بهم تبريک بگه
2-تاريخ اسلام
92/1/27
+
حاليه را نمي دانم.لکن ما که مدرسه مي رفتيم،در دبستان «شکوه همايوني» ناظمي داشتيم که هر نوبه، خبط و خطايي سر ميزد از احدي، طپانچه اي حواله ي بناگوشش ميکرد و ميفرستاد پي مادرش،با او بيايد مدرسه...
ناظم خوش انصاف روزگار!مادر ما ناي و پاي آمدن و ايستادن ندارد.ما خطاکاران را به پدرمان - علي - ببخش
http://osfur.blogfa.com/post-65.aspx
√ The End W
92/1/25